پرش به محتوا

مایه

از ویکی‌واژه

فارسی

[ویرایش]

گونه‌های دیگر نوشتاری

[ویرایش]

ریشه‌ لغت

[ویرایش]
  • پهلوی

آوایش

[ویرایش]
  • /مایِه/

اسم

[ویرایش]

مایه

  1. اصل، اساس.
    مایه و مایع ممکن است به زبان معیار باستان هیچ تفاوت مفهومی نداشته‌اند و حرف «ه» نیز نسبت دهنده به صفت است. لذا اصل کلمه مای است، که تعابیر ضد و نقیض مانند امرد یا جغل کسی مانند جنگجویان در میدان جنگ بوده‌است.
  2. سرمایه، مال، ثروت.
  3. واکسن.
  4. باعث.

––––

برگردان‌ها

[ویرایش]
ترجمه

منابع

[ویرایش]
  • فرهنگ لغت معین