چینه
فارسی[ویرایش]
ریشه شناسی[ویرایش]
- پهلوی
آوایش[ویرایش]
- [چی/ نِه]
اسم[ویرایش]
چینه
- دیوار گلی، هر طبقه از دیوار گلی.
- دانهای که مرغ از زمین برچیند و بخورد.
منابع[ویرایش]
- فرهنگ لغت معین
ریشه شناسی ۲[ویرایش]
- بهاری
چینع
- چیده، چیدن، به ردیف گل را پهلوی قرار دادن و به جلو رفتن تا ارتفاع مناسب حاصل گردد.
- ساخت دیوار چینهای بطرزی بود که استاد با گِل یک ارتفاع سیسانتی را ایجاد و به پیش میرفت اگر دور کامل شد کار تعطیل میشد تا کمی دیوار صفت گردد فردا دوباره روی چینه قبلی یک ارتفاع سیسانتی قرار میداد و این کار تا بلندی مورد نظر ادامه مییافت.
برگردانها[ویرایش]
ترجمهها
|