کنیزک

از ویکی‌واژه

فارسی[ویرایش]

ریشه لغت[ویرایش]

  • شاهنامه

آوایش[ویرایش]

  • /کَنیزَک/

اسم مصغر[ویرایش]

کنیزک

  1. منسوب به کنیز؛ دخترک. پرستار زن کم سن و سال. همسر ایرج در شاهنامه.
    که ایرج برو‌ مِهر بسیار داشت/ قضا را کنیزک ازو بار داشت «فردوسی»
  2. دخترک یا زنکی که بَرده باشد.

منابع[ویرایش]

  • فرهنگ لغت معین/ شاهنامه