پرش به محتوا

accomplished

از ویکی‌واژه

انگلیسی

[ویرایش]

صفت

[ویرایش]

خطای لوآ در پودمان:languages در خط 258: attempt to call method 'fixDiscouragedSequences' (a nil value).

  1. انجام شده,تکمیل
  2. چیره دست,ماهر,آموخته
  3. ورزیده,فاضل