پرش به محتوا

آئین

از ویکی‌واژه

فارسی

[ویرایش]

ریشه لغت

[ویرایش]
  • فارسی

آوایش

[ویرایش]
  • /آئین/

اسم

[ویرایش]

آئین

  1. شیوه مناسب و مطلوب. راه و روش. آیین.
  2. کارهایی که به شیوه‌ای خاص و یا از پیش تعیین شده انجام میشود. مراسم.
  3. دین، مذهب.
  4. دستور کار، قاعده.
  5. (قدیم): عادت خوی.
  6. (قدیم): سرشت، نهاد.
  7. (جلال، شکوه.
  8. (قدیم): وسایل زندگی.
  9. (قدیم): طاق نصرت.

برگردان‌ها

[ویرایش]
ترجمه

منابع

[ویرایش]
  • فرهنگ بزرگ سخن