آبیاری
ظاهر
فارسی
[ویرایش]ریشه لغت
[ویرایش]- فارسی
آوایش
[ویرایش]- /آب/یاری/
حاصل مصدر
[ویرایش]آبیاری
صفت
[ویرایش]- منسوب به آبیار: دیبایی مختلط و راهراه لطيف و نازک بافته و بهترين آن ابیاری کافوری بوده.
- منسوب به آبیار: کبوتر و پرستو.
واژههای مشتق شده
[ویرایش]- آبیاری بارانی، آبیاری دائمی، آبیاری سبک، آبیاری نشتی، آبیاری نواری، آبیاری غرقابی، آبیاری فصلی، آبیاری قطرهای
برگردانها
[ویرایش]
|
منابع
[ویرایش]- فرهنگ بزرگ سخن