آبحوضی
ظاهر
فارسی
[ویرایش]ریشه لغت
[ویرایش]- فارسی
آوایش
[ویرایش]- /آب/حُوضی/
صفت نسبی
[ویرایش]آب حوضی
- آنکه آب حوضها و آبانبارها را تخلیه میکند.
- از همه نوع آدم تویشان پیدا میشد، آبحوضی، کاسه بشقابی. «گلابدرهای»
- کسی که آب حوضها را کشیده و آنها را تمیز میکرد.
منابع
[ویرایش]- فرهنگ لغت معین
- فرهنگ بزرگ سخن