آبدست
ظاهر
فارسی
[ویرایش]ریشه لغت
[ویرایش]- فارسی
آوایش
[ویرایش]- /آب/دَست/
اسم مرکب
[ویرایش]آبدست
- (قدیم): آبی که پیش از خوردن غذا و پس از آن برای شستن دست و دهان به کار میبردند؛ یا وضو میگیرند.
- مستراح، لباده.
صفت نسبی
[ویرایش]- پاکدامن، زاهد، استاد، ماهر.
کنایه
[ویرایش]- آبدست به آبدست خرج دادن کنایه از: مایه گذاشتن.
برگردان ها
[ویرایش]ترجمه | ||||||||
---|---|---|---|---|---|---|---|---|
|
منابع
[ویرایش]- فرهنگ لغت معین
- فرهنگ بزرگ سخن