آبدستان
ظاهر
فارسی
[ویرایش]ریشه لغت
[ویرایش]- فارسی
آوایش
[ویرایش]- /آب/دَستان/
اسم مرکب
[ویرایش]آبدستان
- (قدیم): نوعی آفتابه که از آن برای شستن دست و رو استفاده میشد. ابریق نیز.
- طشت آوردند و آبدستان تا دستها بشستند. «ترجمه تفسیر طبری»
برگردانها
[ویرایش]ترجمه | ||||||||
---|---|---|---|---|---|---|---|---|
|
منابع
[ویرایش]- فرهنگ لغت معین
- فرهنگ بزرگ سخن