پرش به محتوا

آب‌دیده

از ویکی‌واژه

فارسی

[ویرایش]

ریشه لغت

[ویرایش]
  • فارسی

آوایش

[ویرایش]
  • /آب/دِیدِه/

صفت

[ویرایش]

آب‌دیده

  1. تَر، خیس، نم‌دار. ویژگی لباس یا آنچه بر اثر آب‌دیدگی، فاسد یا کم ارزش شده باشد یا به آن آسیب رسیده باشد.
  2. (گفتگو): سختی دیده و آزموده، سرد و گرم کشیده، باتجربه. جلا یافته، جوهردار.

برگردان‌ها

[ویرایش]
ترجمه

منابع

[ویرایش]
  • فرهنگ لغت معین
  • فرهنگ بزرگ سخن