آبساب
ظاهر
فارسی
[ویرایش]ریشه لغت
[ویرایش]- فارسی
آوایش
[ویرایش]- /آب/ساب/
صفت مفعولی
[ویرایش]آبساب
- (گفتگو): ساییده شده در آب.
- (ساختمان): آجر یا بتونی که روی آن را میسایند و پیاپی در آب فرو میبرند یا بر آن آب میریزند تا صاف و صیقلی شود.
- آجر تراش داده شدهای که با آجر دیگر در آب ساییده شده باشد.
منابع
[ویرایش]- فرهنگ لغت معین
- فرهنگ بزرگ سخن