آبگیری
ظاهر
فارسی
[ویرایش]ریشه لغت
[ویرایش]- فارسی
آوایش
[ویرایش]- /آب/گِیری/
اسم مرکب
[ویرایش]آبگیری
صفت
[ویرایش]- مناسب برای گرفتن آب از آن.
حاصل مصدر
[ویرایش]- (شیمی): گرفتن آب مواد به کمک گرما یا به روشهای دیگر.
- (مواد): تاب کاری.
- حوزه: [حملونقل دریایی]: پذیرش آب به داخل انبار یا یکی از اتاقکها برای اطفای حریق یا پذیرش آب در انبارهای ترازهگیری برای بالا بردن پایداری شناور.
برگردانها
[ویرایش]ترجمه | ||||||||
---|---|---|---|---|---|---|---|---|
|
منابع
[ویرایش]- فرهنگ بزرگ سخن
«آبگیری» همارزِ «flooding 2»؛ منبع: گروه واژهگزینی و زیر نظر غلامعلی حدادعادل، دفتر دوازدهم، فرهنگ واژههای مصوب فرهنگستان، تهران: انتشارات فرهنگستان زبان و ادب فارسی، شابک ۸-۶۶-۶۱۴۳-۶۰۰-۹۷۸