پرش به محتوا

آب‌گیری

از ویکی‌واژه

فارسی

[ویرایش]

ریشه لغت

[ویرایش]
  • فارسی

آوایش

[ویرایش]
  • /آب/گِیری/

اسم مرکب

[ویرایش]

آب‌گیری

  1. عمل آب گرفتن یا بیرون کشیدن عصاره میوه‌ها.
  2. پُر کردن مخزن، تانکر، آب‌انبار، و مانند آنها از آب.

صفت

[ویرایش]
  1. مناسب برای گرفتن آب از آن.

حاصل مصدر

[ویرایش]
  1. (شیمی): گرفتن آب مواد به کمک گرما یا به روش‌های دیگر.
  2. (مواد): تاب کاری.
  3. حوزه: [حمل‏ونقل دریایی]: پذیرش آب به داخل انبار یا یکی از اتاقک‌ها برای اطفای حریق یا پذیرش آب در انبارهای ترازه‌گیری برای بالا بردن پایداری شناور.

برگردان‌ها

[ویرایش]
ترجمه

منابع

[ویرایش]
  • فرهنگ بزرگ سخن

«آب‌گیری» هم‌ارزِ «flooding 2»؛ منبع: گروه واژه‌گزینی و زیر نظر غلامعلی حدادعادل، دفتر دوازدهم، فرهنگ واژه‌های مصوب فرهنگستان، تهران: انتشارات فرهنگستان زبان و ادب فارسی، شابک ‎۸-۶۶-۶۱۴۳-۶۰۰-۹۷۸