آخر
ظاهر
فارسی
[ویرایش]ریشهشناسی
[ویرایش]- عربی
آوایش
[ویرایش]- /آخَر/
اسم
[ویرایش]آخر
- پايان، سرانجام، انتها، نهایت، ته.
- آخر ممکن است به دو بخش آ - خَر قابل تجزیه باشد، و در زبان معیار باستان به معنی ریزش کردن و فرو ریختن است.
صفت
[ویرایش]- دیگر، دیگری، پسین، پایان، انجام.
- آخر خط بودن کنایه از: پایان عمر را طی کردن.
واژههای مشتق شده
[ویرایش]––––
برگردانها
[ویرایش]ترجمهها | ||||||||
---|---|---|---|---|---|---|---|---|
منابع
[ویرایش]- فرهنگ لغت معین