پرش به محتوا
منوی اصلی
منوی اصلی
انتقال به نوار کناری
نهفتن
ناوبری
صفحهٔ اصلی
سرواژهٔ تصادفی
همکاری
قهوهخانه
تغییرات اخیر
ورودی کاربران
واژه درخواستی
تماس با ویکیواژه
راهنما
جستجو
جستجو
ظاهر
کمک مالی
ایجاد حساب
ورود
ابزارهای شخصی
کمک مالی
ایجاد حساب
ورود
فهرست
انتقال به نوار کناری
نهفتن
بخش آغازین
۱
فارسی
تغییر وضعیت زیربخشهای فارسی
۱.۱
ریشه لغت
۱.۲
آوایش
۱.۳
صفت
۱.۴
صفت مفعولی
۱.۴.۱
منابع
تغییر وضعیت فهرست محتویات
آرایشکرده
افزودن زبانها
سرواژه
بحث
فارسی
خواندن
ویرایش
نمایش تاریخچه
ابزارها
ابزارها
انتقال به نوار کناری
نهفتن
عملها
خواندن
ویرایش
نمایش تاریخچه
عمومی
پیوندها به این صفحه
تغییرات مرتبط
بارگذاری پرونده
صفحههای ویژه
پیوند پایدار
اطلاعات صفحه
یادکرد این صفحه
دریافت نشانی کوتاهشده
بارگیری کد QR
چاپ/برونبری
ایجاد کتاب
بارگیری بهصورت PDF
نسخهٔ قابل چاپ
در پروژههای دیگر
ظاهر
انتقال به نوار کناری
نهفتن
از ویکیواژه
فارسی
[
ویرایش
]
ریشه لغت
[
ویرایش
]
فارسی
آوایش
[
ویرایش
]
/آرایش/کرده/
صفت
[
ویرایش
]
آرایشکرده
آنکه چهره و موی خود را با مواد و وسایل آرایشی
آراسته
مرده است.
بزک
کرده.
صفت مفعولی
[
ویرایش
]
(گفتگو): آراسته شده، بزک شده. صورت آرایش کرده.
منابع
[
ویرایش
]
فرهنگ بزرگ سخن
ردهها
:
اسمهای مرکب فارسی
واژههای مرکب فارسی
صفتهای فارسی
صفت
گفتگو