پرش به محتوا

آزاد‌شدن

از ویکی‌واژه

فارسی

[ویرایش]

ریشه‌ لغت

[ویرایش]
  • فارسی

آوایش

[ویرایش]
  • /آراد/شدَن/

مصدر لازم

[ویرایش]

آزادشدن

  1. رها شدن از گرفتاری، زندان، اسارت، و مانند آنها. آزاد.
    دو سال است از زندان آزاد شده.
  2. از وابستگی به جایی یا از محدودیت خارج شدن.

منابع

[ویرایش]
  • فرهنگ بزرگ سخن