رده:مصدر لازم
ظاهر
زیرردهها
این رده ۱۵ زیرردۀ زیر را دارد، این رده در کل ۱۵ زیررده دارد.
م
- مصدر لازم انگلیسی-فارسی (۱ ص)
- مصدر لازم بخارایی (۱ ص)
- مصدر لازم پهلوی (۳۸ ص)
- مصدر لازم ترکی-مغولی (۱ ص)
- مصدر لازم سانسکریت-فارسی (۱ ص)
- مصدر لازم عربی (۲٬۰۶۹ ص)
- مصدر لازم عربی-ترکی (۱ ص)
- مصدر لازم فارسی-ترکی (۶ ص)
- مصدر لازم فارسی-عربی (۳۲۶ ص)
- مصدر لازم فارسی-فرانسوی (۲ ص)
- مصدر لازم فرانسوی (۱ ص)
- مصدر لازم مازندرانی (۱ ص)
- مصدر لازم معرب-فارسی (۳ ص)
- مصدر لازم یونانی-فارسی (۳ ص)
سرواژههای ردهٔ «مصدر لازم»
۲۰۰ صفحۀ زیر در این رده هستند؛ این رده در کل ۲۶۸ صفحه دارد.
(صفحهٔ قبلی) (صفحهٔ بعدی)آ
- آبونهشدن
- آتشسوزاندن
- آتوگرفتن
- آدمشدن
- آرامدادن
- آرامداشتن
- آرامشدن
- آرامکردن
- آرامگرفتن
- آرامیافتن
- آردشدن
- آروغزدن
- آریکردن
- آزادشدن
- آزارگرفتن
- آزردهخاطرشدن
- آزرمداشتن
- آژندن
- آژیر کشیدن
- آس آوردن
- آسا برکشیدن
- آسا کردن
- آسا کشیدن
- آسانشدن
- آسایشداشتن
- آسایشیافتن
- آسترکردن
- آسفالتشدن
- آسیبدیدن
- آشتیکردن
- آشفتن
- آشفتهخاطرشدن
- آشکارشدن
- آشکوخیدن
- آشوبشدن
- آشوبکردن
- آشوفتن
- آشولاششدن
- آشیانهکردن
- آشیبیدن
- آغاریدن
- آغازشدن
- آغازنهادن
- آفتابچریدن
- آفتابخوردن
- آفتابشدن
- آفتابگرفتن
- آفتابگزکردن
- آفتابیشدن
- آفتزدن
- آفسایدگرفتن
- آفلشدن
- آقاشدن
- آقاییکردن
- آگاهشدن
- آگاهیداشتن
- آگاهییافتن
- آگهشدن
- آگهیداشتن
- آگهیکردن
- آلاخونوالاخونشدن
- آلفتن
- آلودگیکردن
- آماسآوردن
- آماسکردن
- آماسگرفتن
- آماسیدن
- آماهیدن
- آمپرچسباندن
- آمپرزدن
- آمدداشتن
- آمدکردن
- آمریکردن
- آمنییافتن
- آموختن
- آموزشدیدن
- آمیزشداشتن
- آمیزشکردن
- آمیزکردن
- آمینکردن
- آنکادرشدن
- آوارهشدن
- آوازهافتادن
- آواکردن
- آویزشدن
- آهزدن
- آهستگیکردن
- آهکردن
- آهکشیدن
ا
- ابرامآوردن
- ابرامدادن
- ابرامداشتن
- ابرامكردن
- ابرامورزیدن
- ابزارزدن
- ابقا شدن
- ابلاغشدن
- اتحادکردن
- اتخاذشدن
- اتراقکردن
- اتساقپذیرفتن
- اتسامکردن
- اتسامیافتن
- اتصافداشتن
- اتصالداشتن
- اتصالکردن
- اتصالیکردن
- اتضاحیافتن
- اتفاقافتادن
- اتفاقداشتن
- اتفاقکردن
- اتکاداشتن
- اتکاکردن
- اتمامیافتن
- اتواستاپ
- اتوداشتن
- اتوگرفتن
- اثباتافتادن
- اثباتشدن
- اثربخشیدن
- اثرداشتن
- اثرکردن
- اثرگذاشتن
- اثرنهادن
- اجابتآمدن
- اجابتشدن
- اجابتیافتن
- اجارهرفتن
- اجارهشدن
- اجازهخواستن
- اجازهداشتن
- اجازهگرفتن
- اجتماعداشتن
- اجتماعکردن
- اجتنابکردن
- اجتنابورزیدن
- اجتهادکردن
- اجتیازکردن
- اجحافشدن
- اجحافکردن
- اجراخور
- اجراشدن
- اجربردن
- اجردادن
- اجلاسداشتن
- اجلاسکردن
- اجماعداشتن
- اجیرشدن
- اجیمجی
- احاطهداشتن
- احاطهشدن
- احالهشدن
- احتراز کردن
- احترازجستن
- احترازداشتن
- احترامدیدن
- احترامکردن
- احترامگذاردن
- احتریز کردن
- احتسابکردن
- احتمالداشتن
- احتمالرفتن
- احتیاجشدن
- احتیاطداشتن
- احتیاطکردن
- احجامکردن
- احداثشدن
- احرازشدن
- احرامآوردن
- احرامبستن
- احرامگرفتن
- احساساتیشدن
- احساسافتادن
- احساسشدن
- احسانکردن
- احسنتزدن
- احسنتکردن
- احصائیهگرفتن
- احضارشدن
- احماض رفتن
- احماض کردن
- احمقی کردن
- احوال گرفتن
- احوالپرسی کردن
- احول شدن
- احیا داشتن
- احیا شدن
- احیا گرفتن
- اخاذی کردن
- اخت افتادن
- اخت شدن
- اختتام یافتن
- اختراع شدن
- اختلاط کردن
- اختلاف افتادن
- اختلاف افکندن
- اختلاف داشتن
- اختلاف کردن
- اختیار آمدن
- اختیار افتادن