آزگار

از ویکی‌واژه

فارسی[ویرایش]

ریشه شناسی[ویرایش]

این لغت اطلاعات ریشه‌شناسی را ندارد. اگر شما از ریشهٔ آن اطلاع دارید براساس شیوه‌نامه آن را به این‌جا اضافه کنید.

آوایش[ویرایش]

  • [آزِ/گار]

صفت[ویرایش]

آزگار

  1. زمانی دراز به‌طور مداوم، تمام و کمال.
  2. آزِگار : در گویش گنابادی یعنی لعنتی ، بی فایده ، بی حاصل ، از دست رفته ، حرام شده.

قید[ویرایش]

  1. کامل، تمام، دراز، طولانی.

––––

برگردان‌ها[ویرایش]

منابع[ویرایش]

  • فرهنگ لغت معین