آستر
ظاهر
فارسی
[ویرایش]ریشه لغت
[ویرایش]- پهلوی
آوایش
[ویرایش]- /آستَر/
اسم
[ویرایش]آستر
- در خیاطی پارچهای که زیر لباس میدوزند. مقابل رویه.
- رنگ اولی که بر روی سطحی که باید رنگ شود، میزنند.
مثال
[ویرایش]- آسترش را هم خواستن، کنایه از: ادعای بیش از حد داشتن و بسیار طلبکارانه برخورد کردن.
واژههای مشتق شده
[ویرایش]برگردانها
[ویرایش]ترجمه | ||||||||
---|---|---|---|---|---|---|---|---|
منابع
[ویرایش]- فرهنگ بزرگ سخن/ فرهنگ لغت معین