پرش به محتوا

آغر

از ویکی‌واژه

فارسی

[ویرایش]

گونه‌های دیگر نوشتاری

[ویرایش]

ریشه لغت

[ویرایش]
  • اوستایی

آوایش

[ویرایش]
  • /آغَر/

اسم

[ویرایش]

آغر

  1. بن مضارعِ آغشتن.
  2. خشک رود، مسیر سیلاب که در بعضی جاهای آن آب مانده باشد.
  3. واژگانِ ( آغ، آغر، آغار ) به چمِ ( سپید ) واژگانی هندواروپایی هستند. در زبانِ سانسکریت به ( سپید، روشن، مایل به زرد ) ، ( gaura ) گفته می شده است. نیاز به یادآوری است که در زبانهایِ اوستایی و سانسکریت واژگانی که به ( ر، رَ ) می انجامند، در یک روندِ زبانی یا به همین دیسه ( شکل ) می مانند، یا آوایِ ( ر/رَ ) در آنها زدوده ( حذف ) می شود یا دچارِ جایگشتِ آوایی با آوایِ پیش از خود می شود ( آغر ( آغار ) /آغ ( زدایشِ آوایِ ( ر ) ) .
  4. چنانکه در رویه یِ 599 از نبیگِ ( فرهنگِ سَنسکریت - فارسی ) آمده است:
  5. واژگانِ ( اُغر، اوغور، آغار، آغال ) به چمِ ( فالِ ( نیک ) ، شگون، طالعِ ( نیک ) ) واژگانی ایرانی هستند.
  1. در زبانِ اوستایی واژگانِ ( اَاُگر : اَاُگ/ ر ) به چمِ ( نیرو، پشتیبانی، یاری ) و واژه یِ ( اَاُگنگ : اَاُگ/ َ نگه ) به چمِ ( نیرومند، پشتیبانی، یاری، خرسندی، خوشبختی ) و واژگانِ دیگری همچون ( اَاُجی، اَاُجنگه، اَاُجیَ ) در همین معنا آمده اند ( به رویه هایِ 31، 32 و 33 از نبیگِ ( فرهنگِ واژه های اوستا ) مراجعه کنید ) .
  2. در رویه هایِ 216، 217 و 218 از نبیگِ ( فرهنگنامه یِ ریشه شناختیِ زبانهای هندواروپایی ) نوشته یِ ( پُکُرنی J. Pokorny ) نیز آمده است:
  3. در زبانِ اوستایی واژه یِ ( اُگرَ ugra ) به چمِ ( strong، hard سخت، پرزور، نیرومند ) به همراه واژگانی همچون ( اَاُجیَه aojyah، اَاُجیشتَ ) آمده است. در زبانِ لاتین نیز واژه یِ ( augur ) به چمِ ( طالع بین، فال بین، فالگیر soothsayer ، پیش بینی کننده seer، غیب گو، فالگیر diviner ) آمده است.
  4. پُکُرنی در این نبیگ بسیار جامع و فرآراسته به این واژگان و واژگانِ همریشه با آنها پرداخته است.
  5. رویهمرفته واژگانِ ( اغر، اوغور، آغار ) از تکواژِ ( اَاُگ یا اُگ aug - ug ) به همراه آوای ( ر/رَ ) ساخته شده اند و درباره یِ واژه یِ ( آغال ) باید گفت که دگرگونیِ آواییِ ( ر/ل ) از ( اغر، آغار ) به ( آغال ) رُخ داده است که در زبانهایِ ایرانی و اروپایی رواگمند ( رایج ) بوده است.
  6. همچنین نیاز به یادآوری است که واژه یِ ( اَغَ ) نیزدر زبانِ اوستایی، به چمِ ( بد، بدی، زشت ) آمده است.
  7. واژگانِ ( اغر، اوغور، آغار، آغال ) از زبانهای ایرانی به زبانهایِ مغولی - شبه مغولی رفته اند.
  8. برایِ نمونه در رویه هایِ 31 از نبیگِ ( فرهنگ واژه های اوستا ) و در رویه یِ 216 از نبیگِ ( فرهنگنامه یِ ریشه شناختیِ زبانهای هندواروپایی ) نوشته یِ ( پُکُرنی ) آمده است

منابع

[ویرایش]

آغر