آلات
ظاهر
فارسی
[ویرایش]ریشه لغت
[ویرایش]- عربی
آوایش
[ویرایش]- /آلات/
اسم
[ویرایش]آلات
- وسایلی که با آن کاری انجام میدهند. آلة.
- آلات در زبان بهاری مترادف فلفل سیاه که چاشنی برخی غذاها میباشد، هست.
- جزء پسین بعضی از کلمههای مرکّب، به معنی نوع و جنس چیزی. آهنآلات، ماشینآلات. جمعِ آلت. وسایل.
برگردانها
[ویرایش]ترجمه | ||||||||
---|---|---|---|---|---|---|---|---|
منابع
[ویرایش]- فرهنگ بزرگ سخن/ فرهنگ لغت معین/ فرهنگ شمس