پرش به محتوا

آهار‌کردن

از ویکی‌واژه

فارسی[ویرایش]

ریشه لغت[ویرایش]

  • فارسی

آوایش[ویرایش]

  • /آهار/کردَن/

مصدر فعل متعدی[ویرایش]

آهار‌کردن

  1. آهار زدن.
    برای آهار کردن یقه پیرهن خود باید نصف حقوقش را بدهد. «محمدقاضی»

منابع[ویرایش]

  • فرهنگ بزرگ سخن