پرش به محتوا

آهنینه

از ویکی‌واژه

فارسی

[ویرایش]

ریشه لغت

[ویرایش]
  • فارسی

آوایش

[ویرایش]
  • /آهَنی/نهِ/

صفت نسبی

[ویرایش]

آهنینه

  1. (قدیم): ظرف آهنی.
    آب که در آهنینه پخته باشند، سود دارد. «جرجانی»

کهن واژه

[ویرایش]
  1. آهنینه ممکن است در زبان معیار باستان به دو بخش آهنی - نهِ قابل تجزیه باشد؛ که مفهوم کلی از آن بدست آمده از آهن یا متعلق به آهن بوده است.

منابع

[ویرایش]
  • فرهنگ بزرگ سخن/ فرهنگ شمس