آهنپاره
ظاهر
فارسی
[ویرایش]ریشه لغت
[ویرایش]- فارسی
آوایش
[ویرایش]- /آهَن/پاره/
اسم مرکب
[ویرایش]آهنپاره
- تکهای از آهن، هر یک از قطعات ماشین یا ماشین مستعمل و دور انداختنی.
- بالاخره با هر زحمتی بود، آهنپارهای پیدا کردیم و سوار شدیم.
- (عامیانه): هر یک از قطعات ماشین مستعمل و دور انداختنی، اتومبیل کهنه.
برگردانها
[ویرایش]ترجمه | ||||||||
---|---|---|---|---|---|---|---|---|
|
منابع
[ویرایش]- فرهنگ لغت معین/ فرهنگ بزرگ سخن: ISBN 964-6961-90-8