آهو
پرش به ناوبری
پرش به جستجو
فارسی[ویرایش]
ریشهشناسی[ویرایش]
آوایش[ویرایش]
- [آ/هو]
اسم[ویرایش]
آهو
- عیب، نقص
- از آهو همان کش سپیدست موی ..... چنین بود بخش تو ای نامجوی
- جانوری از خانواده تهیشاخان، جزو راسته نشخوارکنندگان که اقسام مختلف دارد و عموماً دونده بسیار سریع و چابک و دارای دست و پای بلند و چشمان زیباست، غزال، مارال.
- پشت ~ بسته بودن کنایه از: دور از دسترس بودن.
منابع[ویرایش]
- فرهنگ لغت معین
- شاهنامه. ISBN 964-5566-35-5
صفت[ویرایش]
آهو
- بیماری، مرض.
- بد، ناپسند.
منابع[ویرایش]
- فرهنگ لغت معین
اسم مرکب[ویرایش]
آهو بره
- بچه آهو.
منابع[ویرایش]
- فرهنگ لغت معین
برگردانها[ویرایش]
- انگلیسی
- defect