آونگ
ظاهر
فارسی
[ویرایش]ریشه لغت
[ویرایش]- فارسی
آوایش
[ویرایش]- /آوَنگ/
اسم
[ویرایش]آونگ
- (فیزیک): جسم سنگینی که به طنابی آویزان است و میتواند در طرفین نقطه آویز نوسان کند؛ پاندول.
- آونگ ممکن است در زبان معیار باستان به دو بخش یا کلمه آو - اَنگ قابل تجزیه باشد؛ که مفهوم کلی از آن عادت داشتن به صفتی مانند چانهلقی بوده است.
- ریسمانی که خوشههای انگور و دیگر میوهها را به آن میبندند و از سقف میآویزند تا فاسد نشود. هر چیز آویخته، معلق.
برگردانها
[ویرایش]ترجمه | ||||||||
---|---|---|---|---|---|---|---|---|
منابع
[ویرایش]- فرهنگ بزرگ سخن