پرش به محتوا

آچمز‌کردن

از ویکی‌واژه

فارسی

[ویرایش]

ریشه لغت

[ویرایش]
  • فارسی

آوایش

[ویرایش]
  • /آچمَز/کردَن/

مصدر فعل متعدی

[ویرایش]

آچمزکردن

  1. (گفتگو): در بن‌بست قرار دادن، گرفتار کردن.
    توی این موقعیت، تو هم ما را آچمز کرده‌ای.

منابع

[ویرایش]
  • فرهنگ بزرگ سخن