پرش به محتوا

آینه‌انداختن

از ویکی‌واژه

فارسی

[ویرایش]

ریشه لغت

[ویرایش]
  • فارسی

آوایش

[ویرایش]
  • /آیِنه/اَنداختَن/

اسم مرکب

[ویرایش]

آینه‌انداختن

  1. تاباندن نور آینه بجایی.
    در اعتقادات عوام، آینه انداختن مریضی می‌آورَد. «جعفرشهری»

منابع

[ویرایش]
  • فرهنگ بزرگ سخن