نور

از ویکی‌واژه

فارسی[ویرایش]

ریشه لغت[ویرایش]

  • عربی

آوایش[ویرایش]

اسم[ویرایش]

نور

  1. (فیزیک): ترکیبی از دو میدان مرتعش الکتریکی و مغناطیسی عمود بر یکدیگر که به سبب وجود آن می‌توان اشیاء را دید؛ روشنایی، فروغ، شعله. مقابل تاریک، ظلمت.
  2. سوره بیست و چهارم از قرآن کریم.
  3. قدرت دید، سو.
  4. رونق، جلوه.

ریشه شناسی۲[ویرایش]

  1. شکوفه، شکوفه سپید، غنچه.

واژه‌های مشتق شده[ویرایش]

––––

برگردان‌ها[ویرایش]

منابع[ویرایش]

  • فرهنگ لغت معین
  • فرهنگ بزرگ سخن