پرش به محتوا

اباحه

از ویکی‌واژه

فارسی

[ویرایش]

ریشه لغت

[ویرایش]
  • عربی

آوایش

[ویرایش]
  • /اِباحِه/

اسم مصدر

[ویرایش]

اباحه (فقه)

  1. مخیر بودن شخص مکلف برای انجام یا ترک چیزی. اباحت.
    ربقه طاعت از گردن برداشته ... در مراتع اباحت می‌چرند. «عزالدین‌محمود»

کهن واژه

[ویرایش]
  1. اباحه ممکن است در زبان معیار باستان به دو بخش اَبا - حهَ قابل تجزیه باشد که مترادف با ملحد، دگرباش یا در واقع اهل لواط بوده است.

منابع

[ویرایش]
  • فرهنگ بزرگ سخن/ فرهنگ شمس