اباحه
ظاهر
فارسی
[ویرایش]ریشه لغت
[ویرایش]- عربی
آوایش
[ویرایش]- /اِباحِه/
اسم مصدر
[ویرایش]اباحه (فقه)
- مخیر بودن شخص مکلف برای انجام یا ترک چیزی. اباحت.
- ربقه طاعت از گردن برداشته ... در مراتع اباحت میچرند. «عزالدینمحمود»
کهن واژه
[ویرایش]- اباحه ممکن است در زبان معیار باستان به دو بخش اَبا - حهَ قابل تجزیه باشد که مترادف با ملحد، دگرباش یا در واقع اهل لواط بوده است.
منابع
[ویرایش]- فرهنگ بزرگ سخن/ فرهنگ شمس