پرش به محتوا

اباحی

از ویکی‌واژه

فارسی

[ویرایش]

ریشه لغت

[ویرایش]
  • عربی

آوایش

[ویرایش]
  • /اِباحی/

صفت نسبی

[ویرایش]

اباحی

  1. بی‌توجه یا بی‌اعتقاد به محرّمات دینی. اباحتی.
    مخالفانشان آنها را زندیق و ملحد و قرمطی و اباحی و مجوسی می‌خواندند. «زرین‌کوب»

کهن واژه

[ویرایش]
  1. اباحی ممکن است در زبان معیار باستان به دو بخش اَبا - حَی قابل تجزیه باشد که مترادف با ملحد، دگرباش یا در واقع اهل لواط مفعول بوده است.

منابع

[ویرایش]
  • فرهنگ بزرگ سخن/ فرهنگ شمس