اتاقنشیمن
ظاهر
فارسی
[ویرایش]ریشه لغت
[ویرایش]- فارسی
آوایش
[ویرایش]- /اُتاق/نِشیمَن/
اسم مرکب
[ویرایش]اتاقنشیمن
- اتاقی که افراد خانواده در آن مینشینند.
- زن حاجی و مروارید ... حایل بین اتاق پذیرایی و اتاق نشیمن نشسته بودند. «پارسیپور»
مترادفها
[ویرایش]- اتاق، اتاقک، اتاق تجارت، اتاق بهبودی، اتاق پایاپای، اتاق بازرگانی، اتاق پرو، اتاق تعاون، اتاق فرمان، اتاق عمل، اتاق گچ، اتاق درد، اتاق انتظار
منابع
[ویرایش]- فرهنگ بزرگ سخن