اتساق

از ویکی‌واژه

(اِ تِّ)

فارسی[ویرایش]

اِتِّساْق :(etesagh) در گویش گنابادی یعنی در یک راستا ، در یک طریق ، وصل کردن و اتصال دو یا چند چیز به هم


ریشه‌شناسی[ویرایش]

مصدر لازم[ویرایش]

  1. راست و تمام شدن.
  2. فراهم آمدن.
  3. نظم و ترتیب دادن.

(اِم

صفت[ویرایش]

  1. ترتیب، انتظام.

منابع[ویرایش]

  • فرهنگ لغت معین