اثنیه
ظاهر
فارسی
[ویرایش]ریشه لغت
[ویرایش]- عربی
آوایش
[ویرایش]- /اَثنیه/
اسم
[ویرایش]اثنیه (قدیم)
- دعاها و ستایشها، مدحها. ثنا.
- از سر عقیدت صافی ... در دوستداری ... اثنیهٔ آفاق پیمای میراند. «خاقانی شروانی»
کهن واژه
[ویرایش]- اَثنیه ممکن است در زبان معیار باستان بصورت اَثْنَ - ئیه قابل تجزیه و ترجمه باشد. اَثنَ در زبان بهاری به معنی خمیازه کشیدن است که با «ئیه» به مفهوم ظاهر شدن خستگی و کوفتکی خواهد بود.
منابع
[ویرایش]- فرهنگ بزرگ سخن/ فرهنگ شمس