اجم
ظاهر
فارسی
[ویرایش]گونههای دیگر نوشتاری
[ویرایش]ریشه لغت
[ویرایش]- عربی
آوایش
[ویرایش]- /اَجَم/
اسم
[ویرایش]اجم (قدیم)
- بیشه، بیشهها. نیستان، انبوه درختان.
- گر هیچ شیر ماندهاست اندر همه جهان/ از تیر تو گریخته در گوشه اجم. «مسعود سعد»
کهن واژه
[ویرایش]- اجم ممکن است در زبان معیار باستان به صورت اَ - جَم قابل تجزیه باشد؛ و جم همان جمع فارسی و «اَ» حرف ندا یا تعجب است. تلویحاً به قوم و قبیله جمشید یا جمشیدجم نیز اشاره دارد.
منابع
[ویرایش]- فرهنگ بزرگ سخن/ فرهنگ لغت معین/ فرهنگ شمس