پرش به محتوا

احضار‌کردن

از ویکی‌واژه

فارسی

[ویرایش]

ریشه لغت

[ویرایش]
  • فارسی

آوایش

[ویرایش]
  • /اِحضار/کردن/

مصدر فعل متعدی

[ویرایش]

احضارکردن

  1. احضار.
    من تبعه خارجه‌ام، هر کس مرا احضار می‌کند، باید از سفارت بخواهد. «حاج سیاح»



منابع

[ویرایش]
  • فرهنگ بزرگ سخن