احکام
ظاهر
فارسی
[ویرایش]ریشه لغت
[ویرایش]- عربی
آوایش
[ویرایش]- /اَحکام/
اسم
[ویرایش]اَحکام
- حکمها، فرمانها. قوانین، مقررات. رأیها، دستورها. آداب، رسمها. جمع حکم.
- مجموعه قوانین و مقرراتی که به اراده محکومعلیه قابل تغییر است.
- (فقه): مجموعه دستورالعملهای شرعی، حکم.
- (نجوم): پیشبینیهای نجومی، احکام نجوم.
اسم مصدر
[ویرایش]اِحکام
- محکم کردن، استوار کردن.
واژههای مشتق شده
[ویرایش]
ترجمه | ||||||||
---|---|---|---|---|---|---|---|---|
منابع[ویرایش]
|