پرش به محتوا

احکام

از ویکی‌واژه

فارسی

[ویرایش]

ریشه لغت

[ویرایش]
  • عربی

آوایش

[ویرایش]
  • /اَحکام/

اسم

[ویرایش]

اَحکام

  1. حکم‌ها، فرمان‌ها. قوانین، مقررات. رأی‌ها، دستورها. آداب، رسم‌ها. جمع حکم.
  2. مجموعه قوانین و مقرراتی که به اراده محکوم‌علیه قابل تغییر است.
  3. (فقه): مجموعه دستورالعمل‌های شرعی، حکم.
  4. (نجوم): پیش‌بینی‌های نجومی، احکام نجوم.

اسم مصدر

[ویرایش]

اِحکام

  1. محکم کردن، استوار کردن.

واژه‌های مشتق شده

[ویرایش]



ترجمه

الگو:ترجه-پایین

منابع

[ویرایش]
  • فرهنگ بزرگ سخن/ فرهنگ لغت معین