پرش به محتوا

اختراع شدن

از ویکی‌واژه

فارسی

[ویرایش]

ریشه لغت

[ویرایش]
  • فارسی

آوایش

[ویرایش]
  • /اِختِراع/شدَن/

مصدر فعل لازم

[ویرایش]

اختراع‌شدن

  1. ساخته شدن و بوجود آمدن وسیله‌ای تازه.
    هر روز اختراع جدیدی در اروپا می‌شود. «حاج سیاح»

منابع

[ویرایش]
  • فرهنگ بزرگ سخن