پرش به محتوا

اختیار افتادن

از ویکی‌واژه

فارسی

[ویرایش]

ریشه لغت

[ویرایش]
  • فارسی

آوایش

[ویرایش]
  • /اِختیار/افتادَن/

مصدر فعل لازم

[ویرایش]

اختیارافتادن (قدیم)

  1. اختیار آمدن.
    سیه‌گوش را گفتند: تو را ملازمت صحبت شیر به چه وجه اختیار افتاد؟ «سعدی»

منابع

[ویرایش]
  • فرهنگ بزرگ سخن