اخص
ظاهر
فارسی
[ویرایش]گونههای دیگر نوشتاری
[ویرایش]ریشه لغت
[ویرایش]- فارسی
آوایش
[ویرایش]- /اَخَصّ/
صفت
[ویرایش]اخص
- خاص، مخصوص. خاصتر، گزیده.
- (منطق): ویژگی کلیای که نسبت به کلیای دیگر دارای مصداقهای کمتری است. مقابل اعم.
کهنواژه
[ویرایش]- اخص ممکن است در زبان معیار باستان بصورت اَ - خَص قابل تجزیه باشد؛ و مفهومی مانند غلیظ، خالص با پیشوند تعجب اَ بوده است.
ترجمه | ||||||||
---|---|---|---|---|---|---|---|---|
|
منابع
[ویرایش]- فرهنگ بزرگ سخن/ فرهنگ لغت معین/ فرهنگ شمس