پرش به محتوا

اخف

از ویکی‌واژه

فارسی

[ویرایش]

ریشه لغت

[ویرایش]
  • عربی

آوایش

[ویرایش]
  • /اَخَف/

صفت

[ویرایش]

اخف (قدیم)

  1. ملایم‌تر. کم‌وزن‌تر.
    هر دو را به اخف وجوه از حضور اخراج ... فرمود. «قائم‌مقام فراهانی»

کهن‌واژه

[ویرایش]
  1. اخف ممکن است در زبان معیار باستان بصورت اَ - خَف قابل تجزیه باشد؛ که مفهومی مانند بسته شدن، خفه شدن مجرا یا دریچه‌ای مانند مجرای هواکش تنور بوده است.

منابع

[ویرایش]
  • فرهنگ بزرگ سخن/ فرهنگ شمس