پرش به محتوا

اخم

از ویکی‌واژه

فارسی

[ویرایش]

ریشه لغت

[ویرایش]
  • فارسی

آوایش

[ویرایش]
  • /اَخم/

اسم

[ویرایش]

اخم

  1. چینی که هنگام خشم، ناراحتی، فکر کردن، و مانند آنها بر ابرو و پیشانی می‌افتد.
  2. (مجاز): خشم، ناراحتی، عصبانیت.
  3. (ساختمان): جایی در قوس‌ها که در آن تغییر جهت هست.
  4. اخمه، آژنگ، ترشرویی، درهم کشیدگی ابرو از اوقات تلخی و بدحالی.

35,px استعاره

[ویرایش]
  1. (عامیانه): اخم کسی توی هم بودن: عبوس بودن، ترشرو بودن.

واژه‌های مشتق شده

[ویرایش]



ترجمه

منابع

[ویرایش]
  • فرهنگ بزرگ سخن/ فرهنگ لغت معین