اداره
ظاهر
(اِ رِ)
فارسی
[ویرایش]ریشهشناسی
[ویرایش]- پهلوی
- واژه اداره این واژه ایرانی است و ریشه ایرانی دارد چون در ایرلند بکار برده می شود و واژه آریایی د به معنای بی نادار بدون همانست که در لاتین به شکل پیشوند de یا dis به کار میرود مانند deform=بی شکل. ازینرو واژه دیو ( د ای=دانستن و ) به معنای نادان و دیژوژین ( د ژو=گرما ژین - ژان=خانه - ده ) نام یک روستا در اردبیل به معنای آبادی بی گرما یا سرد است که آنرا دیجوجین نیز میخوانند. واژه ژو یا گو یا گون به معنای گرما - نور و ژین - ژان مانند لاله جین و دهستان ژان به معنای آبادی - بوم هستند. بیشتر واژگان اوستایی و پارسی که با پیشوند د شروع میشوند بدینسان باید ریشه یابی شوند مثلن دور ( د اور ) به معنای دوردست و dvar ( د var=دایره - گرد ) به معنای چرخ بیرونی - پیرامونی که امروزه دور خوانده میشود منبع. کتاب فرهنگ ریشهشناختی زبان فارسی
مصدر متعدی
[ویرایش]- نظام دادن، گرداندن کار.
اسم
[ویرایش]- بخشی از هر وزارتخانه که مسئولیت انجام دادن بخشی از کارهای دولتی را به عهده دارد.
منابع
[ویرایش]- فرهنگ لغت معین
برگردانها
[ویرایش]
|
کلمات مرتبط
[ویرایش]- ایتالیایی
اسم
[ویرایش]- انگلیسی
- steerage
- operation
- office
- ministration
- helm
- bureau
- airt
- yamen
- wieldy
- wield
- weather bureau
- steer
- stage manage
- staffer
- run
- rule
- presswork
- prefecture
- polity
- police
- personnel
- penology
- operate
- officiate
- moderate
- misrule
- manipulate
- management
- manageability
- manage
- man
- malpractice
- maladministration
- keep
- housekeeping
- handling
- gerent
- gendarmery
- gendarmerie
- execute
- engineer
- director
- direction
- direct
- customs house
- customhouse
- consulate
- chairman
- administration
- administrant
- administer
- address
- ungovernable
- scotland yard
- runner
- registrar
- preside
- post office
- policy
- mismanage
- mishandle
- misgovern
- manhandle
- manageable
- maladminister
- interdepartmental
- household art
- ecclesiastic
- conduct
- commissariat
- admiralty
- wardship
- self administered
- land office
- department
- theonomous
- police state
- commissary
- totalitarianize
- natarize
- homemaker
- bureaucratic
- symposiarch
- regency
- intercommunication system
- yard man
- close corporation