اذعان
ظاهر
فارسی
[ویرایش]ریشه لغت
[ویرایش]- عربی
آوایش
[ویرایش]- /اِذعان/
اسم مصدر
[ویرایش]اذعان
- اعتراف، اقرار، پذیرفتن حقیقتی. اقرار کردن، گردن نهادن، فرمانبرداری.
- مرجع کلام ایشان ... تمرد است از انبیا و عدم اذعان به سخنان ایشان. «سیدقطب»
کهنواژه
[ویرایش]- اذعان ممکن است در زبان معیار باستان به صورت اِذ - آن قابل تجزیه باشد؛ که معنایی مانند خودخواه، خودستایش، خودستاننده داشته است.
واژههای مشتق شده
[ویرایش]
ترجمه | ||||||||
---|---|---|---|---|---|---|---|---|
|
منابع
[ویرایش]- فرهنگ بزرگ سخن/ فرهنگ لغت معین