پرش به محتوا

اراده کردن

از ویکی‌واژه

فارسی

[ویرایش]

ریشه لغت

[ویرایش]
  • فارسی

آوایش

[ویرایش]
  • /اِراده/کردن/

مصدر فعل متعدی

[ویرایش]

اراده‌کردن

  1. قصد کردن؛ تصمیم قطعی گرفتن، عزم کردن، خواستن.
  2. اراده جایی را کردن: قصد رفتن به آنجا کردن.
  3. اراده چیزی کردن: قصد آن کردن.

منابع

[ویرایش]
  • فرهنگ بزرگ سخن