ارامنه
ظاهر
فارسی
[ویرایش]ریشه لغت
[ویرایش]- فارسی
آوایش
[ویرایش]- /اَرامَنه/
اسم
[ویرایش]ارامنه
- ارمنیها.
- از کلیسا که درآمدیم بسوی قبرستانِ ارامنه رفتیم. «صادق هدایت»
کهنواژه
[ویرایش]- اَرامنه ممکن است در زبان معیار باستان بصورت آرا - مَنّه قابل تجزیه باشد؛ و به معنی مردم خودخواه، خودرأی، خودمحور و مانند آنها بوده است.
منابع
[ویرایش]- فرهنگ بزرگ سخن/ فرهنگ شمس