پرش به محتوا

اربع

از ویکی‌واژه

فارسی

[ویرایش]

ریشه لغت

[ویرایش]
  • عربی

آوایش

[ویرایش]
  • /اَربَع/

اسم

[ویرایش]

اربع (قدیم)

  1. عدد چهار، چهارگانه. چهار زن. اربعه.
    عرش رحمان بر قوایم اربع قرار گرفت. «قائم‌مقام فراهانی»

واژه‌های مشتق شد

[ویرایش]

منابع

[ویرایش]
  • فرهنگ بزرگ سخن/ فرهنگ لغت معین