ارغنده
ظاهر
فارسی
[ویرایش]ریشه لغت
[ویرایش]- گیرششده از بهاری: ارقنده
آوایش
[ویرایش]- /اَرغَندهِ/
صفت
[ویرایش]ارغنده (قدیم)
- خشمگین، غضبناک، ارغند.
کهنواژه
[ویرایش]- ارغنده ممکن است در زبان معیار باستان به صورت اَر - غُنْدِ قابل تجزیه باشد؛ که مفهومی مانند جفت زدن کبوتر داشته است.
واژههای مشتق شده
[ویرایش]منابع
[ویرایش]- فرهنگ بزرگ سخن/ فرهنگ لغت معین/ فرهنگ شمس