اس
ظاهر
فارسی
[ویرایش]ریشه لغت
[ویرایش]- دهششده به عربی: اُس
آوایش
[ویرایش]- /اِس/
اسم
[ویرایش]اِس (قدیم)
- از اسامی مردانه بهاری، اِسه مترادف اسکندر در گویش بهاری.
- از حروف انگلیسی، حرف s.
- اِسْ: در گویش گنابادی یک واژه ترکیبی است که با آخر برخی کلمات اضافه شده و معنی است و میباشد را حمل میکند.(دِدَسْتِتِسْ : در دستت است ، در اختیارت میباشد)
واژههای مشتق شده
[ویرایش]
ترجمه | ||||||||
---|---|---|---|---|---|---|---|---|
منابع
[ویرایش]- فرهنگ بزرگ سخن/ فرهنگ شمس