پرش به محتوا

اش

از ویکی‌واژه

فارسی

[ویرایش]

ریشه‌شناسی

[ویرایش]
  • نیاهندوایرانی

آوایش

[ویرایش]
  • [اَش]

اسم

[ویرایش]

اش

  1. به صورت عش معتبرتر است و کنایه از کندن و چاله انداختن روی زمین است.
    اَش و اوش پسوند ویژه زبان کوتی.

ریشه شناسی۲

[ویرایش]
  • فارسی

ضمیر

[ویرایش]
  1. ضمیر شخصی متصل سوم شخص مفرد و آن به صورت مفعولی (سپردش: بدو سپرد)، فاعلی (گفتش: گفت او را) یا اضافی (خانه اش، کتابش)

استعاره

[ویرایش]

منابع

[ویرایش]
  • فرهنگ لغت معین

––––

برگردان‌ها

[ویرایش]
ترجمه