امام
پرش به ناوبری
پرش به جستجو
فارسی[ویرایش]
ریشه شناسی[ویرایش]
- پیش هند و ایرانی
آوایش[ویرایش]
- [آم/ آم]
قید[ویرایش]
امام
- مضاغف دو کلمه آم، هنگامی باید ادا میگشت که فرد غیره بومی، چیزی یا کسی را در کوچه پس کوچههای شهر کوفه بخواهد بیابد. بدین منوال از نظر مردم کوچه و بازار جوینده را فارق از اسم و کنیهاش که بر مردم مجهول بود ملقب به آمآم خواهد شد. بیس و پایه تاریخی این اصطلاح عمامه است.
- بعدها این عبارت در دوران خلفا که خط و زبان عربی رایج و معمول گشت امام معرب آمآم گشت.
ریشهشناسی ۲[ویرایش]
- عربی
قید[ویرایش]
- رهبر، پيشوا، معصومين (سلام الله عليهم)
- پیش، جلو.
صفت[ویرایش]
- پیشوا، پیشرو.
- پیش ن
ریشه شناسی ۳[ویرایش]
- مازندرانی
- پیر، شیخ.
منابع[ویرایش]
- فرهنگ لغت معین
برگردانها[ویرایش]
Translations
|